اگر انسانى حتى یک پله از نردبان تکامل بالا نرود و سراسر زندگى او کفر و گناه و عصیان باشد، باز خارج از هدف از آفرینش قدم برنداشته است؛ زیرا او نیز قابلیتهاى خود را به فعلیت رسانده است.
انسان قابلیت نزول به پستترین درجات را نیز دارد، خداوند او را به گونهاى آفریده است که بتواند راه کمال یا شقاوت را برگزیند.
پس حتى انسان گنهکار و کافر نیز بر خلاف خواست تکوینى خداوند حرکت نمیکند.
خداوند صعود انسان به مراتب کمال را میپسندد و نزول او به ورطه گمراهى را نمیپسندد.
به عبارت دیگر؛ خداوند متعال در آفرینش انسان، یک خواست تکوینى دارد و یک خواست تشریعى.
خواست تکوینى او این است که هر انسانى بتواند قابلیتهاى خود را به فعلیت برساند چه خوب، چه بد.
خواست تشریعى او این است که انسان فقط در سیر کمال، قابلیتهاى خود را به فعلیت برساند.
با این بیان میتوان گفت؛ انسان مؤمن، هم هدف تشریعى را تحصیل کرده و هم در مسیر هدف تکوینى قرار دارد، ولى انسان کافر و گنهکار گرچه هدف تشریعى را تحصیل نمیکند، ولى در مسیر هدف تکوینى است.
تذکر:
با توجه به اهمیت موضوع و وجود ادله فراوان نقلى، مجال و زمینه بررسى و تحقیق بیشترى براى ادامه بحث وجود دارد.